شنیده ایم که اخیرا تروریست ها به حیوانات زبان بسته بمب می بندند و انها را در شهرهای عراق رها می کنند و مردم عراق را به خاک و خون می کشند .
در این میان نکته قابل توجه این است که نوع مواد به کار رفته و طراحی این عملیات ها به روش های موساد شباهت های بسیاری دارد .
کارشناسان اگاه اعلام نمودند که رابطه ی تنگاتنگی بین صهیونیست ها و الاغ ها وجود دارد(!) 
فی الواقع مردم عراق در این هیری بیری هم باید از الاغ های بمب گذاری شده بکشند هم از صهیونیست های الاغ !!!
در پایان این نوشته به سازمان حمایت از حقوق حیوانات حق می دهیم که فردا روزی به ما گیر بدهند به خاطر عبارت "صهیونیست های الاغ " و بد نام کردن الاغ (!)

نوشته شده توسط : مسافر

نظرات دیگران [ نظر]

.

.

.

.

.
پی نوشت ؛ می خواستیم مطلبی بنویسیم درباره برنامه های پخش شده از صدا و سیما به مناسبت سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی فی الواقع هر چه به ذهنمان فشار اوردیم جز چند ترانه ی محلی که در انها نام ایران یک خط در میان تکرار میشد (!) و تاکید گوینده ها و مجریان که امسال سال اتحاد ملی است (!) چیزی به یادمان نیامد.
ببینندگان عزیز با عرض معذرت از همگی شما لطفا به گیرنده های خود دست نزنید اشکال از فرستده است . علی الحساب ، فرستده در حال ارسال تصاویر جناب ضرغامی در انواع و اقسام ژست هاست !

نوشته شده توسط : مسافر

نظرات دیگران [ نظر]

در برنامه های ورزشی علی الخصوص برنامه ای مثل نود زیاد دیده ایم که وقتی مربی یا بازیکنی به نحوه ی قضاوت داور بازی اعتراض دارند و دستشان به هیچ جا بند نیست با یک قیافه ی مظلوم و گردن کج رو به همه اعلام می دارند که ؛ ما قضاوت را به مردم واگذار می کنیم !
حالا انگار بعضی از نامزدهای خیلی محترم ! دوم خردادی یا با همان اسم با کلاسش اصلاحات بعد از رد صلاحیت شدن مدام آه و ناله و گریه و زاری (!) می کنند که ما حقمان نبود و فلان و بهمان .
اخرش هم به شیوه ی مربیان فوتبال می گویند شورای نگهبان دلایل رد شدن ما را اعلام کند تا مردم خودشان قضاوت کنند ! ما هم خطاب به اینها می گوییم : ای ناقلاها ! ما که می دانیم طبق قانون ، شورای نگهبان نمی تواند دلایل رد صلاحیت شما را اعلام کند وگرنه انقدر با خیال راحت ننه من غریبم بازی در نمی اوردید!
ولی ما حاضر به قضاوت هستیم بیایید مثل یک بچه ی خوب با گفتن دلایل رد صلاحیتتان ما را سورپرایز کنید تا همه در مورد داشتن یا نداشتن صلاحیتتان قضاوت کنند .
کسی نبود ؟!

نوشته شده توسط : مسافر

نظرات دیگران [ نظر]

در دوران مبارزات انقلاب معمولا انقلابیون بر روی دیوارها می نوشتند : مرگ بر شاه . رئیس یکی از شهربانی ها به مامورانش دستور داده بود شبانه بروند توی کوچه و خیابان و هر کجا که مرگ بر شاه نوشته شده ، با اسپری روی مرگ را خط بزنند و به جایش بنویسند : درود بعضی از پاسبان ها که سواد چندانی نداشتند و در عوض ترس و وحشت داشتند شبانه با شتاب و عجله اقدام به اطاعت امر مافوق خود کرده بودند صبح روز بعد که هوا روشن می شود مردم روی بعضی از دیوارهای شهر می بینند نوشته شده است :
درود بر شاه خائن

                                ************************
 
یکی از شاعران انقلابی کاشان مطلبی در مذمت رژیم پهلوی گفته بود که نیروهای ساواک او را کت بسته می برند برای پذیرایی لازم . گویا در جایی از شعر یا متن خود اظهار تبری کرده بود از این که در مدح خانواده شاهنشاهی چیزی بسراید و به این شعر ناصر خسرو قبادیانی در نوشته اش استناد کرده بوده است که

بیت اختیاری :                  من انم که در پای خوکان نریزم
                                      مر این قیمتی در لفظ دری را
در ساواک به زبان خوش کابل و باتوم مجبورش می کنند عکس این مطلب را بنویسد ان غریب نیز می گوید چشم . کاغذی جلویش می گذارند و او از حرف خودش چنین به نفع ! شاه بر می گردد
     بیت اجباری :              من انم که در پای خوکان بریزم
                                      مر این قیمتی در لفظ دری را

نوشته شده توسط : مسافر

نظرات دیگران [ نظر]

                  من ملک بودم و فردوس برین جایم بود   

به نام حضرت دوست
سلام علیکم

عرض کنم خدمتتان که ما بی تقصیریم بی مقدمه می رویم سر اصل مطلب ، داشتیم مثل بچه ی ادم داخل بهشت زندگیمان را می کردیم که یکباره گفتند فلانی باید چند وقتی بروی مسافرت و علی الحساب انجا زندگی کنی تا بعدا بفرستیم دنبالت ما هم چون بچه ی حرف گوش کنی بودیم گفتیم چشم زندگی می کنیم !
بعدش دیدیم زندگی در این مسافرخانه هم که بدون دلخوشی نمی شود یکی از دل خوشی های ما هم همین نوشتن است پس چه بهتر که این سایه روشن های ذهنمان را برای مسافرهای دیگر بگوییم تا عقده ای نشویم !
البته در همین جا و از همین تریبون اعلام میکنیم که به خاطر این خط خطی هایمان شرمنده اقایان سعدی حافظ مولوی و از خانم ها هم پروین اعتصامی و... هستیم (فی الواقع به یاد موج های وبلاگی افتادم و دعوت از دوستان!)

دو تا نکته ‍؛ 
اول اینکه مسافر می خواهد حرفهای جدی را کمی غیر جدی بگوید!
دوم اینکه گاهی اینجا نوشته های میهمان هم داریم همش که نمی شود من بگویم بعضی اوقات هم دیگران بگویند چه اشکالی دارد؟سعی میکنم منبعش را ذکر کنم اگر نشد بدانید که پیدا نکردم .
سوم  ، سلام کردیما !
چهارم از کودکی ریاضیاتمان ضعیف بود !

نوشته شده توسط : مسافر

نظرات دیگران [ نظر]